زندان رسانه ها
زندان رسانه ها و زندان فضای مجازی را خود ما باید بشکنیم و در فکر رهایی از آسیب های فضای مجازی و رسانه ها باشیم.
خدایا!
این درها را باز کن،
این دیوارها را بردار لطفا!
تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که شی ای آنقدر به شما نزدیک باشد که آن را نبینید یا متوجه آن نشوید؟
مثلا وقتی وسیله ای را گم کرده اید و آن را زمانی پیدا میکنید که دقیقا در دسترس ترین جا بوده و به قول خودمان “جلوی چشم بوده”.
حالا همه ما چیزی را گم کرده ایم و به دنبال آن میگردیم.
آرامشمان را و آسودگی خیالمان را مدت هاست که در لابهلای صفحات مجازی گم کرده ایم!
درست رو به روی چشمانمان…
وقتی که بیش از حد در این دنیا غرق شدیم متوجه نشدیم که دیوارهای تنهایی و تشویش دورمان را گرفتند و محاصره مان کردند.
از تنهایی ها گله داشتیم و از نبود آسایش ناراضی؛
فارغ از اینکه خودمان با دست های خودمان میله های اسارت را به دورمان کشیده بودیم.
آرامشی که به دنبالش هستیم را باید در جای دیگری جستجو کنیم.
رسانه های اجتماعی تنها باید یک ابزار باشند در دست ما، نه ما زندانی در قفس آنها.
اما هنوز هم دیر نشده. همین حالا تصمیم بگیرید و خود را از اسارت فضای مجازی نجات دهید.
آیا تاکنون به جایگزین های فضای مجازی فکر کرده اید؟
دیدگاهتان را بنویسید